اصولا” همه ی ما دوست داریم سهامی را خریداری نمائیم که در کف قیمتی باشند و پس از خرید ما، بلافاصه شروع به رشد نمایند اما چنین چیزی امکان ندارد چون تغییرات بازار بصورت زیگزاک و نوسانی است و روندها هم در همین شرایط شکل می‌گیرند.

در عین حال تشخیص دقیق روند آینده بازار نیز غیر ممکن است چون هرگز نمی توان روند آتی بازار را به طور ۱۰۰% تشخیص داد، لذا باید اصول معامله گری حرفه ای را بیاموزیم؛ اگر در معامله گری، حرفه‌ای شویم به همان اندازه که در این راه پیشرفت می‌کنیم، می توانیم با مانورهای معاملاتی، پیوسته بر سود خود بیافزائیم و راه ضرر و زیان را تا حد زیادی بر روی خود ببندیم.

۳۵ اصل برای معامله‌گران حرفه‌ای سهام:

۱ــ شناخت کلی :

یک معامله گر، نخست باید بورس تهران و جو کلی بازار سرمایه را بشناسد.

۲ــ شناخت سهم‌ها یا گروه‌های مستعد رشد :

به عنوان یک معامله گر باید تشخیص دهیم بازار کدام سهم ها یا گروه سهم ها را می تواند رشد دهد.

۳ــ مشورت مدام با فعالین حرفه ای بازار :

باید به طور مرتب با فعالین حرفه ای بازار مشورت کنیم تا از نظرات و دیدگاههای آنها آگاه شویم.

۴ــ مطالعه تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی :

باید بطور مرتب و مداوم از دیدگاههای کارشناسی روز ِ تحلیل گران بنیادی و تکنیکی بازار آگاهی پیدا کنیم.

۵ــ مطالعه دیدگاه‌های فعالین تجربی بازار :

باید در حد معمول از نظرات فعالین تجربی بازار در خصوص بازار و آینده آن آگاهی پیدا کنیم، چه بسا ممکن است اینان چیزهایی را ببینند که کمتر به چشم کارشناسان حرفه ای بازار می آید. این افراد را می توان در تالارهای کارگزاریها دید و یا نظراتشان را در تالارها و انجمن های بورسی و اتاقهای گفتگو و وبلاگ های بورسی مطالعه کرد.

۶ــ شناخت نظرات غالب بازار :

باید بفهمیم غالب بازار بیشتر روی کدام سهم ها یا گروه ها توافق دارند.

۷ــ داشتن نقدینگی :

وقتی که تشخیص دادیم کدام نمادها رشد خواهند کرد باید نقدینگی لازم برای خرید سهام را در اختیار داشته باشیم.
در ادامه می خواهیم بدانیم آیا می شود همیشه نقدینگی داشته باشیم ؟ بله شدنی است. اگر سهم هایی بخریم و در پرتفوی خود داشته باشیم که از قدرت نقد شوندگی بسیار بالایی برخوردار باشند چون همیشه می توانیم آنها را بفروشیم و از نقدینگی بدست آمده، پرپتانسیل ترین سهم ها را که فرصت خرید می دهند، بخریم؛ این هم خود نوعی حفظ نقدینگی است.

یعنی همیشه نیاز نیست پول نقد کنار بگذاریم و این مهمترین دلیلی است که کارشناسان همیشه توصیه به خرید سهام بنیادی و پر پتانسیل می کنند چون این سهم‌ها همچون پول نقد عمل می‌کنند. البته این راهکار یعنی کل پول نقد را تبدیل به سهام پر پتانسیل کردن، بهتر است فقط و فقط توسط افراد حرفه۲ای انجام شود و افراد مبتدی بهتر است همیشه در حساب خود به غیر از سهام پرتفوی، ۳۰ ــ ۲۰ درصد از سرمایه را، نقد باشند.

۸ــ حرکت مطابق روند :

باید بسته به شرایط بازار حرکت کنیم و از فرصت‌هایی که بازار در اختیار ما قرار می‌دهد استفاده کنیم نه اینکه بازار در مسیری حرکت کند و ما در مسیری دیگر باشیم. مثلا” فرض می‌کنیم سهامدار عمده‌ای مرتبا”، سهمی را به کف می‌آورد و خریداری می‌کند، باید سعی کنیم درصدی از این نوع سهم‌ها را در قیمت‌های کف، خریداری نمائیم.

یا زمانی که بازار مستعد رشد سهام مرتبط با بازارهای جهانی است باید معامله‌گر نیز با این روندها همگام و منطبق شود و همیشه همراستا با روندهای بازار حرکت کند.

۹ــ پدیده صف :

غالبا” آنهایی که در صف می‌ایستند در واقع کسانی هستند که در محدوده‌های کف، موفق به خرید و در محدوده‌های اوج، موفق به فروش نمی شوند. «پدیده صف» را می‌توان اینگونه شرح داد : فرض کنیم شخصی در محدوده کف ۱۸۰ تومان، صدرا خریده است و بعد از چند روز، صدرا در ۲۳۰ تومان، دارای صف خرید ۲۰ میلیونی است.

آیا آن کسی که در ۱۸۰ تومان صدرا خریده است، باز هم در قیمت ۲۳۰ تومان، در صف خرید صدرا حضور دارد ؟ غالبا” بعید است؛ چون این شخص یا تا کنون سهم صدرا را کامل یا بخشی از آن را فروخته و منتظر فروش بقیه‌ی آن است و آنهایی که دائم در صف خرید یا فروش هستند اصولا” کسانی هستند که قادر نیستند در محدوده‌های کف و سقف، سهمی را خریداری نموده یا بفروش برسانند. معمولا” افراد حرفه‌ای کمتر در صف‌ها حضور دارند.

۱۰ــ قدرت تجسم و پیش‌بینی حداقل یک هفته‌ای :

این بسیار مهم خواهد بود که بتوانیم چرخش قیمتی کل گروه‌ها و سهم‌ها را برای حداقل یک هفته‌ی آینده یا ۵ روز معاملاتی آتی در ذهن خود مجسم و پیش‌بینی کنیم و به قلم آوریم. وقتی می‌خواهیم به امر تجسم بپردازیم نباید علایق شخصی خود را دخیل کنیم. باید سعی کنیم در بازار کاملا” بی طرف باشیم تا بتوانیم سمت و سوها را بهتر تشخیص دهیم.

بعنوان مثال ممکن است نمادی صف خرید سنگینی داشته باشد و ما آن سهم را در پرتفوی خود نداشته باشیم، در اینجا نباید نسبت به کسانیکه آن سهم را دارند حسادت بورزیم؛ این حالات و رفتار، ممکن است ما را از واقعیات بازار منحرف کند.

باید به امر تجسم و پیش بینی آینده پرداخت حتی اگر درست از آب در نیایند، این که پیش بینی ما به واقعیت بپیوندد یا غلط از آب در آید اصلا” مهم نیست مهم این است که ما یاد می‌گیریم با نگاه به آینده معامله کنیم و هر چه بیشتر در این خصوص تلاش نمائیم حرفه‌ای‌تر می‌شویم و ضریب خطایمان بسیار کاهش خواهد یافت.

۱۱ــ خرید پلکانی :

اصولا” خرید پلکانی سهام یعنی خرید در روند منفی و اینگونه خریدن، زمانی است که ما دقیقا” نمی‌دانیم کف قیمتی سهم در چه قیمتی قرار دارد.

خرید پلکانی این حسن را دارد که اگر سهمی پس از خرید ما افت قیمتی داشت باز فرصت برای خریدن آن سهم را خواهیم داشت چون نقدینگی لازم را برای این کار کنار گذاشته‌ا‌یم. ولی این اشکال را هم دارد که ممکن است پس از خرید اندکی سهم در پله‌های اول، آن سهم شروع به رشد نماید و ما مقدار کمی از سهم را خریده باشیم و سود کمتری نصیب ما می‌گردد.

حال از شما سوال می کنیم آیا این حسن بر این اشکال نمی‌ارزد ؟ به نظر من می‌ارزد و به همین خاطر به معامله‌گران توصیه می‌کنیم از خرید پلکانی استفاده نمایند. تعداد پله‌های خرید محدودیتی ندارد و می توانید در ۳ تا ۴ تا ۷ تا ۱۰ پله و حتی بالاتر در طی یک روز یا چند روز خرید نمائید.

بسته به نقدینگی هر سهامدار، کسانی که نقدینگی بیشتری دارند می‌توانند در هر پله تعداد بیشتری سهم بخرند و آنها که نقدینگی کمتری دارند می‌توانند در هر پله تعداد کمتری سهم خریداری نمایند. فقط نکته اینجاست که در روند منفی اگر کسی بتواند در پله‌های آخر تعداد بیشتری نسبت به پله‌های اول خریداری نماید، با ارزش‌تر خواهد بود.

۱۲ــ محاسبات دقیق حق کارگزاری :

اگر کسی بخواهد معاملات کوتاه مدت انجام دهد باید حتما” محاسبه‌گر دقیقی باشد و بداند مبلغی که کارگزاران بابت خرید و فروش کسر می کنند قابل توجه است ! در کل همه معامله‌گران بایستی این مبالغ را در محاسباتشان لحاظ کنند چون مقدار آن بالا و قابل توجه است و امیدواریم هر چه زودتر سازمان بورس برای کاهش آن اقداماتی عملی انجام دهد.

۱۳ــ فروش پلکانی :

وقتی سهمی را در کف‌های قیمتی می‌خریم اما در اوج نمی توانیم بفروشیم و خیلی زود همه‌ی آن سهم را می‌فروشیم و سپس شاهد رشد آن سهم هستیم که از دست داده‌ایم و حسرت می‌خوریم، این نشان می دهد که دایره دید ما به هر دلیل محدود است و چشمان معامله‌گری خود را باز نمی‌کنیم (یعنی اصل ۱۰ معامله گری را مراعات نکرده ایم) و آینده را نمی‌بینیم و روزهای آتی را تجسم نمی‌کنیم.

البته این اشکال همه‌گیر است و چون تشخیص دقیق اوج قیمتی سهم‌ها تقریبا” ناممکن است برای رفع این مشکل باید طرق دیگری را بیابیم که آن توسل به «فروش پلکانی» است. فروش پلکانی به فروش سهم در چندین مرحله گفته می‌شود. تعداد مراحل فروش، بستگی به سلیقه معامله‌گر دارد و محدودیتی ندارد و می تواند ۳ تا ۴ مرحله، حتی ۱۰ مرحله یا بیشتر باشد.

چه زمانی به فروش پلکانی متوسل شویم ؟

پاسخ : وقتی از اوج قیمت سهمی اطمینان نداریم می‌توانیم به فروش پلکانی متوسل شویم. بسته به میزان تشکیکی که از اوج قیمتی سهم نزد معامله گر ایجاد می شود می تواند بخشی از سهام خود را در روزهای مثبت و محدوده اوج بفروش برساند و مابقی سهام خود را برای فروش در دقایق آینده یا ساعات آینده یا روزهای آینده بصورت پلکانی، نگه دارد و این را می‌تواند در فرصت‌های بعد تکرار کند تا همه سهام خود را به فروش برساند.

فروش پلکانی این حسن را دارد تا اگر سهمی پس از چند پله فروش، افت قیمتی مناسبی داشت در صورت تمایل حتی می توان نسبت به خرید مجدد آن اقدام نمود.

۱۴ــ حباب شکنی آری، نوسانگیری نه :

سهم‌ها در هر زمان یک محدوده قیمتی تعادلی برای خود دارند، ما به همه سهامداران توصیه می‌کنیم سهامداری کنند و سهام‌ پرپتانسیل و بنیادی و دارای چشم انداز مثبت را در قیمت‌های تعادلی یا کمتر از قیمت تعادلی و بصورت پلکانی خریداری نمایند. چنین سهم‌هایی هر اندازه بیشتر افت قیمت داشتند ارزش بیشتری برای خریداری پیدا می‌کنند.

چنین سهم‌هایی وقتی شروع به رشد می‌نمایند محدوده اوجی خواهند داشت و بیشتر از آن را حباب قیمتیمی‌نامند. یک سهامدار با استراتژی، وقتی سهام پرتفویش به محدوده حباب می‌رسد برای سلامت بازار و برای شکستن آن حباب، شروع به عرضه و فروش آن سهم می‌نماید.

خرید در کف‌های قیمتی و فروش در محدوده‌های اوج و مرز حبابی، می‌تواند علاوه بر سودآوری برای سهامدار، باعث سلامت بازار نیز گردد و ما تصمیم گرفتیم نام این کار را «حباب شکنی» بگذاریم و همانطور که قبلا” نیز گفتیم پیشنهاد می‌کنیم واژه «حباب‌شکنی» بجای واژه «نوسانگیری» در ادبیات بورس ایران وارد شود.

واژه نوسان‌گیری تداعی‌کننده معانی بی‌مسما چون «سفته بازی» است که هرگز انرژی مثبت به سهامدار القاء نمی‌کند اما از واژه «حباب شکنی» انرژی مثبت ساطع می‌شود چرا که این کار حرکتی است که به سلامت بازار منجر خواهد شد. به همین خاطر بهتر است که بجای واژه «نوسانگیری»، از واژه «حباب شکنی» استفاده ‌کنید.

۱۵ــ قدرت مانیتورینگ :

آنلاین بودن در کل ساعات معاملاتی و داشتن قدرت مانیتورینگ بالاتر، به طوریکه بتوانید مدام کل نمادها را در دایره نگاه تیزبین خود داشته باشید، می‌تواند فرصت‌های متنوعی برای خرید در قیمت‌های پائین تر و یا فروش در قیمت‌های حداکثری به شما بدهد و در موفقیت شما تاثیر بسزایی خواهد داشت.

«آنلاین تردینگ» توانسته است قدرت مانیتورینگ معامله‌گران را بسیار افزایش دهد. باز توصیه می‌کنیم همه کاربران با آنلاین تردینگ و بدون واسطه کارگزار، معامله کنند.

۱۶ــ آرامش معامله‌گر :

یک معامله‌گر حرفه‌ای به همان اندازه که آرامش دارد می‌تواند معاملات موفق‌تری داشته باشد. موفقیت در معامله‌گری با آرامش رابطه‌ای مستقیم دارد. هیجانات باعث کاهش ضریب موفقیت یک معامله‌گر می‌شود.

۱۷ ــ هماهنگی با شرایط :

معامله‌گری در هر شرایطی بستگی به شرایط روز دارد. با توجه به بعضی روزهای بشدت منفی در بورس تهران، به نظر می‌رسد چنین افت و خیزهایی در بورس یک جامعه عاطفی و احساسی، اجتناب ناپذیر است.

به همین خاطر باید نقدینگی خود را تقسیم کرد و بخشی از نقدینگی خود را برای چنین روزهایی کنار گذاشت تا بتوان برترین سهم‌ها را در چنین روزهایی در کف‌های قیمتی خریداری کرد.

۱۸ــ تعیین استراتژی در بورس :

شاید بتوان گفت مهم‌ترین مسئله برای یک معامله‌گر، تعیین استراتژی در بورس است. هیچ کاری بدون استراتژی قوی، ممکن نخواهد بود.

شاید شما قوی‌ترین استراتژی‌ها را در بورس داشته باشید و شاید هم از استراتژی ضعیفی برخوردار باشید و شاید هم اصلا” تا‌کنون به این موضوع فکر نکرده‌اید. در هر صورت ما استراتژی معاملاتی مناسبی را به شما معرفی می‌کنیم که اگر مورد پسند شما قرار گرفت می‌توانید آنرا در بورس اجرایی نمائید. البته امیدواریم استراتژی شخصی شما در بورس تاکنون از برترین‌ها بوده باشد.

اما آن استراتژی که ما به شما پیشنهاد می کنیم اینست : با هر مبلغ سرمایه (۱ یا ۵ یا ۲۰ یا ۵۰ یا ۱۰۰ یا … میلیون تومان) که به بورس آمده و سرمایه‌گذاری می کنید بهتر است استراتژی ۵ تا ۱۰ ساله داشته باشید و در این مدت بر روی حداقل ۵ شرکت برتر از ۵ صنعت برتر تا از هر صنعت ۱ شرکت برتر و یا به هر تعداد شرکت برتر، بنیادی و پرپتانسیل که تمایل دارید سرمایه‌گذاری کنید و هر سودی که در این راه کسب می‌کنید آنرا مجددا” و صرفا” صرف خرید سهام تا پایان دوره ۵ تا ۱۰ ساله نمائید.

به نظر ما استراتژی ۵ تا ۱۰ ساله برترین استراتژی ممکن برای سهامداران خرد خواهد بود. در این استراتژی بایستی در یک برنامه ۵ تا ۱۰ ساله به سهام خود از شرکت‌های مختلف بیفزائید.

سود مجمع، افزایش سرمایه، سود حاصل از خرید و فروش‌ها در مدت مذکور را باید صرفا” صرف خرید سهام نمائید تا پس از مثلا” ۵ یا ۷ یا ۱۰ سال دیگر، تعداد سهام بسیار قابل توجهی از شرکت‌های مختلف اما پرپتانسیل که سود مناسبی هم در مجمع تقسیم می‌نمایند، داشته باشید و بدین طریق برای آینده خود و خانواده‌تان سرمایه‌گذاری بسیار ارزشمندی کرده باشید. سرمایه‌گذاری که می‌تواند در دوران بازنشستگی، فوق‌العاده به شما یاری رساند.

به طور مثال انتظار و البته آرزو داریم، مثلا” کسی که با ۱۰ میلیون تومان سرمایه به بورس آمده، بتواند پس از ۵ سال، حداقل از ۵ شرکت (بطور مثال بانک پارسیان، سایپا، سرمایه گذاری غدیر، خدمات انفورماتیک، فولاد مبارکه) از هر شرکت حداقل ۲۰۰ هزار سهم داشته باشد و آنوقت از سود سالیانه این شرکت‌ها در امرار معاش زندگی خود بهره‌برداری نماید.

البته اگر شما بتوانید از ۱۰ میلیون تومان سرمایه اولیه، یا حتی یک میلیون تومان سرمایه اولیه، پرتفویی بسازید که پس از ده سال از ۱۰۰ شرکت برتر و از هر کدام ۵۰۰ هزار سهم داشته باشید که البته رویایی به نظر می رسد! مطمئنا” آنوقت خوشحالی ما صد چندان خواهد شد؛ این بستگی به هنر و تلاش و پشتکار شما خواهد داشت که تا چه اندازه موفق باشید.

البته شما سهامداران با هر روش و سلیقه‌ای که معامله می کنید قابل احترام و ارزشمند است و می‌توانید همان را ادامه دهید؛ در عین حال می‌توانید به استراتژی پیشنهادی ما هم فکر کنید چون روشی کاملا” امتحان شده و بهینه است؛ شاید شما هم روزی بخشی یا همه سرمایه‌ای که در بورس دارید به این روش اختصاص دادید.

 

منبع: بورسینس