سودآوری شرکتها و کسبوکارها رابطهی مستقیمی با خشنودی نیروی کاریشان دارد. شرکتهایی که به سنجش و افزایش خشنودی کارکنان اهمیت نمیدهند با زیان روزافزون، کاهش بهرهوری و ناتوانی در جذب و حفظ نیروی کار باکیفیت مواجه هستند.
همچنین خشنودی کارکنان و کیفیت زندگی کاری، تأثیر مستقیمی بر کیفیت خدمترسانی به مشتری دارد. اقدامات مربوط به سنجش کیفیت زندگی کاری، به تخصیص اثربخش و کارامد منابع برای افزایش بهرهوری و ثبات در محیط کاری کمک میکنند.
امروزه شرکتها و سازمانهای بسیاری باور دارند که «توجه به کارکنان» موجب افزایش بهرهوری، وفاداری و اعتبار سازمان میشود. کیفیت زندگی کاری به دلایلی از جمله موارد زیر برای سازمانها مهم است:
۱. تقویت اعتبار و ارتباطشان با طرفهای درگیر
با بهبود کیفیت زندگی کاری، ارتباط سازمانها با شریکان و طرفهای کاری بهبود مییابد و میتوانند دیدگاهها، سیاستها و عملکردشان را در مسائل پیچیدهی اجتماعی بهتر به سهامداران، مصرفکنندگان، تأمینکنندگان و کارکنان انتقال بدهند.
۲. افزایش بهرهوری
برنامهها و روشهایی که به هماهنگی بیشتر زندگی کاری و شخصی کارکنان کمک میکنند، بهرهوری را افزایش میدهند. تشویق و حمایت شرکت از تلاش و تعهد کارکنان، علاقهمندیها و فشار کاریشان، نگرانیها و فشارهای بیرونی را کمتر میکند. این مسئله موجب میشود آنها در ساعات کاری، تمام تمرکزشان را روی کار بگذارند که باعث افزایش تعهد کاری، وفاداری و بهرهوری میشود.
۳. جذب و نگهداری
امروزه استراتژیهای زندگی کاری، به ابزاری برای جذب نیروی کار متخصص و حفظ نیروی باکیفیت موجود تبدیل شده است. این روزها بسیاری از کارجویان خواهان ساعات کاری انعطافپذیر هستند، بهطوریکه اغلب افراد، زمان کاری انعطافپذیر را به افزایش حقوق ترجیح میدهند.
احتمال ماندن افراد در شغل فعلی یا بازگشت پس از یک دوره غیبت، در سازمانهایی که نیازهای کارکنانشان را بهتر برآورده میکنند، بیشتر وجود دارد. این مسئله برای سازمانها نیز بهصرفه است؛ زیرا متحمل هزینهی از دست دادن نیروهای باتجربه و جایگزینی نیروی جدید نمیشوند. بهعلاوه، چنین سازمانهایی وفاداری کارکنان را جلب میکنند.
۴. کاهش غیبت از کار
در شرکتهایی که محیطی صمیمی و دوستانه دارند، کارکنان کمتر غیبت میکنند. به دلیل مدیریت مناسب فشار کاری، کارکنان کمتر دچار بیماری میشوند و چون بهتر میتوانند ناسازگاریهای بین کار و زندگی را مدیریت کنند، کمتر نیاز به غیبت ناگهانی و مرخصی خواهند داشت.
همچنین کارکنان سالم و بیاضطراب، با بهرهوری بیشتری کار میکنند.
۵. افزایش کیفیت زندگی کاری
کاهش ناسازگاری بین زندگی کاری و شخصی باعث کاهش فشار، افزایش خشنودی از زندگی کاری و شکوفایی بیشتر در کار و خارج از کار میشود.
تعادل در زندگی کاری اضطراب و خستگی را کاهش میدهد و دوران کاری سالمتر و ایمنتری به همراه میآورد. خستگی و اضطراب در محیط کار ممکن است موجب بروز آسیب در محل کار یا در خانه شود.
خوداشتغالها و کسانی که شغل آزاد دارند تا اندازهی زیادی قادر به کنترل ساعات کاریشان هستند. با اینکه بیشتر دادههای مربوط به تعادل میان زندگی کاری و شخصی حول کسانی است که در استخدام دیگران هستند، مزیتهای متعدد خوداشتغالی قابلِانکار نیست. خوداشتغالها عادتهای کاری سالم و استراتژیهایی را بهکار میگیرند که امکان برقراری توازن میان کار و نقشهای دیگر زندگی را به آنها میدهد.
۶. کمک به کسانی که توانایی کمتری دارند
با انعطافپذیری بیشتر و فراهمکردن برخی شرایط، افراد ناتوان، با نیازهای خاص و همچنین افرادی که زمان بازنشستگیشان نزدیک است، میتوانند فعالیت شغلیشان را افزایش بدهند. کار کردن علاوه بر مزیتهای مادی، اثرات مثبت فردی و اجتماعی فراوانی دارد.
در سوی دیگر، مدیران و کارفرمایان امکان بهرهگیری از استعدادهای بالقوهی بیشتری را خواهند داشت.
۷. خدمت به خانوداه و اجتماع
وقتی شرایط کاری و زندگی خانوادگی در تضاد با یکدیگر باشند، یکی از این دو دچار اختلال خواهند شد. پژوهشها در سطح جهانی نشان دادهاند زندگی کاری اغلب با زندگی خانوادگی ناسازگار است. کیفیت زندگی کاری به تعادل بین زندگی کاری و خانوادگی و حفظ آن کمک میکند. آسیب به زندگی خانوادگی به آسیبهای اجتماعی بزرگتری منجر خواهد شد.
شرکت در اجتماعات و فعالیتهای فرهنگی و ورزشی برای جوامع سودمند است. اگرچه برگزاری و شرکت در چنین فعالیتهایی وظیفهی شرکتها و کارفرمایان نیست، اما حمایت از چنین رویدادهایی همکاری و همدلی را در اعضای شرکت تقویت میکند. این کار همچنین برخی مهارتهایی را که ممکن است در محیط کار مفید باشند نیز تقویت میکند.
۸. درگیری شغلی
در سازمانهای با کیفیت بالای زندگی کاری، کارکنان بیشتر خود را درگیر شغلشان میکنند. آنها تلاش میکنند تا بهترین عملکرد را داشته باشند. همچنین کارکنان با برخورداری از حس شایستگی سعی میکنند همیشه مهارتهایشان را متناسب با نیازهای شغلشان بهروز کنند. آنها شغلشان را بهعنوان ابزاری برای رسیدن به موفقیت و پاداش میبینند.
۹. رضایت شغلی
درگیریِ شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی را به همراه دارد. کارکنانی که مورد حمایت و پشتیبانی کارفرمایانشان قرار میگیرند، خشنودی بیشتری از شغلشان دارند. این امر به بهبود خروجی کار منجر میشود.
۱۰. اعتبار شرکت
سازمانها، مؤسسات، سرمایهگذاران و رسانههای بسیاری، در ارزیابی شرکتها به کیفیت تجربهی کاری در محیط کار توجه میکنند. مؤسسات اجتماعی گوناگون در تصمیمگیریهای خود به کیفیت زندگی کاری توجه ویژهای دارند.
منبع: چطور
ارسال نظر