تمام سازمان‌ها برای داشتن عملکرد و دستیابی به اهداف‌شان به سرمایه‌ انسانی نیاز دارند. معنای سرمایه‌ انسانی، اهمیت آن و نقش مدیریت منابع انسانی مطالبی است که نگاهی مختصر به آن خواهیم داشت.

عبارت «سرمایه انسانی» یکی از پراستفاده‌ترین «استعاره»‌ها در اقتصاد است. این عبارت از این جهت استعاری است که ما را در فهم اینکه چرا و چگونه می‌توان در مورد کارآیی انسان مانند کارآیی دیگر منابع تولید، مانند ماشین‌ها، استدلال کرد. آن کالاها «سرمایه» نامیده می‌شوند، پس ما می‌توانیم تحلیل‌های خود را از ماشین‌ها به انسان‌ها تعمیم دهیم تا بتوانیم انتخاب‌های آنها را در راستای افزایش کارآیی و در نتیجه ثروت شان، درک کنیم.

به طور کلی، اقتصاددانان چیزی را «سرمایه» می‌دانند که در فرآیند تولید نقشی بر عهده داشته باشد. ما می‌توانیم در مورد افراد، اینگونه استدلال کنیم که ما به طرق مختلف روی خودمان «سرمایه‌گذاری» می‌کنیم تا بتوانیم کارآیی خود را افزایش دهیم. بنابراین «سرمایه انسانی» ما مجموعه‌ دانش، مهارت‌ها، استعدادها و تحصیلاتی است که ما در طول سال‌ها کسب کرده‌ایم. اگر همه‌ عوامل دیگر را برای همه‌ افراد یکسان فرض کنیم، افرادی که سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند یا حداقل در مورد شغل خود سرمایه انسانی بیشتری داشته باشند، از کارآیی بیشتری برخوردار بوده و دستمزد بالاتری دارند. البته اینجا فرض «یکسان گرفتن دیگر عوامل» بسیار مهم است؛ چرا که تنها سرمایه انسانی نیست که میزان دستمزد را مشخص می‌کند. دستمزد‌های ما همچنین به عرضه و تقاضای کاری که انجام می‌دهیم و کارآیی دیگر سرمایه‌های موثر در شغل ما، بستگی دارد. برای مثال در بسیاری از کارها حتی ماهرترین کارگرها هم نمی‌توانند به اندازه‌ ماشین‌آلات موجود در آن حرفه کارآیی و تولید داشته باشند.

اهمیت سرمایه انسانی

ما پیش از ابداعِ هوش مصنوعی، برای رسیدن به اکثر آنچه در دنیای امروز داریم به سرمایه‌ انسانی نیاز داشتیم. در حقیقت، برای ساخت انواع دیگر سرمایه به سرمایه‌ انسانی نیاز داریم. با اینکه ممکن است ماشین‌ها نیاز ما را به داشتن صدها کارگر خط تولید از بین برده باشند همچنان برای ساخت و طراحی این ماشین‌ها به سرمایه انسانی نیاز داریم. از طرفی به دلیل عصر اقتصاد دانش‌بنیان که به اطلاعات وابسته است و هر روز بیشتر و بیشتر وارد آن می‌شویم، دانش و سرمایه انسانی با مهارت بالا ارزش روزافزونی پیدا کرده است. شرکت تولید گوشی‌های هوشمند که مهدی در آن مشغول است نمونه‌ای از کسب‌وکار دانش‌بنیان است. جایی که داده‌ها و دانش برای دستیابی به موفقیت ارزشمندترین جایگاه را دارد.

نقش مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی در جذب، پرورش و ابقا (نگه‌داشتن) سرمایه‌ی انسانی دخیل است. مهدی و بخش او مسئول یافتن، استخدام و برگزیدن افرادی هستند که دانش، مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز شرکت را دارا باشند. به عبارت دیگر، فرایند جذب را می‌توان با استخدام سرمایه انسانی معادل دانست.

وقتی کارکنان به تیم اضافه می‌شوند یک سرمایه انسانیِ کلی با خود به همراه می‌آورند،. این سرمایه شامل، مهارت‌های ارتباطی، توانایی جمع‌آوری و پردازش اطلاعات به شیوه‌های گوناگون، توانایی تفکر انتقادی و حل مسئله‌ است. برخی نیز دانش تخصصی، مانند مهارت‌های مدیریتی یا مهندسی نرم‌افزار دارند. به هر حال سرمایه انسانی گاهی نیاز به خالص‌سازی دارد مانند زمانی که نفت خام به بنزین تصفیه می‌شود.

مهدی به عنوان متخصص منابع انسانی، می‌تواند از طریق برنامه‌های توجیهی و آموزش کارکنان، یک سرمایه‌ انسانیِ مختص شرکت را (firm-specific) شکل بدهد. سرمایه انسانی مختص شرکت، دانش و مهارتی است مخصوص به کسب‌وکار خاصی که افراد را به کارکنان کارامدتری برای آن کسب‌وکار تبدیل می‌کند. چنین دانشی می‌تواند دامنه‌ای از مهارت کار با نرم‌افزار کامپیوتریِ مخصوص یک سازمان گرفته تا شناخت فرهنگ خاص آن، و دانستن اطلاعات پیش پا افتاده‌‌ای مانند محلِ سرویس‌های بهداشتی‌ سازمان را در بر بگیرد.

سرمایه انسانی را می‌توان از طریق مهارت‌آموزی و دانش‌افزایی ارتقا داد. مهدی می‌تواند برای به‌روز نگه داشتن کارکنان در حوزه‌ی تخصصی‌شان برنامه‌های آموزش در خانه را به آنها پیشنهاد بدهد. علاوه بر این سازمان می‌تواند هزینه‌های استفاده از فرصت‌های آموزشی و مهارتی خارج از شرکت را برای کارکنانش فراهم کند. این موقعیت‌ها می‌تواند متغیر باشد از سمینار گرفته تا برنامه‌هایی که مدارک معتبر دانشگاهی مرتبط با نیازهای شرکت ارائه می‌کنند .

مهدی و همکارانش در واحد منابع انسانی علاوه بر این باید از حفظ سرمایه انسانی شرکت اطمینان حاصل کنند. برای جبران خدمت کارکنانی که دانش و مهارت ارزشمندشان را به شرکت می‌آورند، مهدی باید پیشنهاداتی مطرح کند که میزان مناسبی از پاداش را برای آنها تدارک دیده باشد. به این صورت این کارکنان در شرکت می‌مانند و برای دستیابی به اهداف کمک می‌کنند. مهدی می‌داند که شرکت علاقه‌ای ندارد زمان و پولی را که صرف جذب و ارتقای نیروی انسانی‌اش کرده رقبای در کمین از دستش بقاپند و سرمایه‌های شرکت را درو کنند.

مهدی و سایر کارکنان بخش منابع انسانی باید متوجه باشند که برخلاف انواع دیگر سرمایه، شرکت حق مالکیت کارکنانش را ندارد. با این حال که شرکت حق مدیریت سرمایه انسانی خود را دارد، مالکان سرمایه‌ انسانی، کارکنان هستند و کارکنان از حقوق قانونی برخوردارند. عامل احساسات مورد دیگری است که درباره‌ی کارکنان باید مورد توجه قرار گیرد. رها کردن کارمندان با اوراق کردن تجهیزات کهنه متفاوت است. بنابراین، در مدیریت سرمایه انسانی باید به ابعاد حقوقی و اخلاقی توجه زیادی داشت.

چکیده‌ی کلام

سرمایه انسانی دارایی‌ای است شامل دانش و مهارت‌های یک فرد که شرکت می‌تواند آن را برای دستیابی به اهدافش به خدمت بگیرد. سرمایه انسانی از آن جهت دارای اهمیت است که برای دست‌یابی به هر چیزی در یک سازمان به سطحی از دانش و مهارت‌های انسانی نیاز است. به موازات همه‌گیر شدن اقتصاد دانش‌بنیان، سرمایه انسانی اهمیت روزافزون می‌یابد.

مدیریت منابع انسانی نقش محوری در جذب، پرورش و ابقای سرمایه انسانی یک سازمان برعهده دارد. در فرایند جذب، مدیریت منابع انسانی نیرویی که پاسخگوی نیاز سازمان باشد را جست‌وجو و استخدام می‌کند. این واحد همچنین آموزش‌های ضمن خدمت خانگی یا مهارت‌آموزی و دانش‌افزایی خارج از سازمانی را برای کارکنان فراهم می‌آورد. واحد مدیریت منابع انسانی با طراحی سیستم جبران خدمات تلاش می‌کند تا کارکنانی که سرمایه‌ انسانی مورد نیاز شرکت را فراهم می‌کنند متقاعد کند به همکاری با سازمان ادامه بدهند. در نهایت باید بگوییم خیلی مهم است که متخصصین مدیریت منابع انسانی از رفتار اخلاقی و قانونی مناسب با کارکنان آگاه باشند.

 

منبع: چطور